دینداریِ ظاهری؛ آفتِ انسانسازی
نویسنده: مهدی مظفری
ضرورت توجه به اخلاق و معنویت در تبلیغ دین
ماه رمضان فرصتی مغتنم برای عموم قشرها و احزاب انسانی است؛ اعم از خواص، عوام، تحصیلکرده و غیر آن. در این ماه عزیز، تمام روزهداران تلاش میکنند، بهترین و بیشترین استفاده معنوی را از رمضان ببرند. روزهداران آنچه که خودشان در باب «روزهداری خوب» مطالعه کردند و آنچه که از عالمان و مبلّغان دین در این زمینه شنیدهاند، همه و همه را سعی میکنند در روزهداریشان در نظر بگیرند و به تمام آنها عمل کنند. البته در جوامع سنتی مثل افغانستان که اکثر افراد از سواد خواندن و نوشتن کمتری بهرهمند اند، بیشتر به وعظ واعظان گوش میسپرند و معارف اسلامی را در پای منابر میآموزند.
پس اکثر مردم افغانستان از طریق مساجد و منابر نسبت به مناسک و مراسمات اسلامی شناخت مییابند و به صورت کلی، این مبلّغان دین هستند که چگونگی زیست مسلمانی و مؤمنانه را برای عوامالناس افغان تبلیغ میکنند. برای همین است که اکثر افغانستانیها، ملا امامان و مبلّغان دین را از شأن و شخصیت فوقالعادهای برخوردار میدانند و برای آنان احترام خاصی قائل اند، در حالی که نسبت به دیگر قشرهای تحصیل کرده چنان احترام و اکرامی را قائل نیستند. از نقطه نظر مسلمانان افغانستان، این ملا امامان و مروجان دین هستند که با ترویج آموزههای دینی، در مسیر تعالی و سعادت انسانها گام برمیدارند.
بنابر این، عالمان دین در افغانستان وظیفه خطیر و حساسی را برعهده دارند. آنان با تبلیغ درست و عالمانه و محققانه میتوانند دین را برای مردم به درستی بشناسانند و از این طریق میتوانند حداقل زندگی معنوی افغانستانیها را از آفات و بلاها نجات دهند.
پس اگر قرار باشد فرد و یا افرادی از مناسک و مراسمات اسلامی بیاموزند، در قدم اول و از همه پیشتر، میباید عالمان و مبلّغان دین از چنین مراسماتی مثل رمضان درس بگیرند و کسب معرفت کنند. در صورتی که آنان از مناسک دینی چون رمضان به درستی آموختند، آن وقت است که تبلیغ و سخنوریشان به جانها اثر خواهد کرد و به خوبی مردمان را بسوی دین و معنویت هدایت خواهند نمود.
امّا مبلّغان دین برای تبلیغ درست دین و معنویت چه درسی را میتوانند از رمضان بگیرند. در این ماه مبارک، درسهای بسیاری نهفته است که مبلّغان دین میتوانند از آن برای ارتقای فعالیتهای خود بهره ببرند. یکی از مهمترین درسهای رمضان، تقوا است.
هدف از روزهداری کسب تقواست
برای روزه و روزهداری فلسفههای بسیاری برشمردهاند. عدهای بر این باورند که هدف از روزهداری در ماه صیام این است که حال و وضع بد فقیران و بینوایان در جانها درک و احساس شود و این حس، انسان غنی را به دستگیری از فقرا و مساکین بکشاند. شمار دیگر نیز فلسفه و علتهای دیگری برای روزهداری قائل اند. هر کدام آنها البته میتواند فلسفه کوچکی برای لزوم روزه در ماه رمضان به حساب آید. امّا آنچه که فلسفه و دلیل اصلی و واقعی روزه و روزهداری به حساب میآید که قرآن هم به آن پس از اعلام وجوب روزه اشاره کرده است، همانا کسب تقوا است. «يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، روزه گرفتن بر شما مقرّر شده است، همان طور که بر [امّتهای] پیشین از شما مقرّر شده بود، باشد که تقوا و پرهیزگاری پیشه کنید.»
مطابق این آیۀ صیام، روزه عبادتی از عبادات است که هدفش ساختن انسانهای پرهیزگار و پارسا است. اما باید توجه داشت که پارسایی و پرهیزگاری هرگز یک امر ظاهری و بیرونی نیست. انسان پرهیزگار انسانی است که درونش متحول شده و ضمیرش آراسته و دلش پیراسته گردیده و به تبع این انقلاب درونی ظاهرش زیبا و خداپسند گشته است. پس این تحول یک تحول درونی است که در بیرون و ظاهر، آثار خود را نشان میدهد. اما ظاهری آراسته که از آراستگی درون ناشی نشده باشد نه تنها ارزش ندارد، بل که چه بسا ضد ارزش باشد؛ چرا که نشان از نفاق، دورویی و ریاکاری میدهد.
بنابر این، کار اصلی روزه با ظاهر انسانها نیست، بلکه با باطن و درون آنان سر و کار دارد. نتیجه روزه در دل انسانها ظاهر میشود و نه صرفا در ظاهر آنان چنان که امام باقر(ع) میفرماید: «روزه آرام بخش دلهاست.»
دینداریِ واقعی، ریشه در پارسایی و پرهیزگاری دارد؛ ضرورت اصلاح روشهای تبلیغ دین
اگر همه اصول و فروع دین از جمله روزه برای انسانسازی است، به این معنا که در پی ساختن انسانهایی پارسا و پرهیزگار است، و اگر پارسایی و پرهیزگاری از درون انسان ناشی میشود و در دل و ضمیر او ریشه دارد، پس همه کسانی که در پی ترویج و تبلیغ دین هستند باید روشهای خود را اصلاح کنند. آنان باید با روش و شیوهای سخن بگویند که در دل انسانها حرکت و انگیزه ایجاد کند. تبلیغ دین با روشی که حداکثر، ظاهر انسانها را تسلیم میکند و قلب و دل آنان را میرماند تبلیغ و ترویج دین و دینداری نیست، بلکه مبارزه با دین است. این روشها هرگز انسانهای پارسا و پرهیزگار درست نمیکند. این روشها که معمولا در حکومتهایی که شعار دین میدهند بیشتر دیده میشود، باعث میشود که مردم به دو دسته تقسیم شوند. گروهی تلاش میکنند که ظاهر خود را آنگونه که حاکمان میخواهند بیارایند تا به پُست و مقامی و جایگاهی و مالی و منالی و … برسند. پس این روش از یک سو منافقپرور است و از سوی دیگر نگرانی و به ویژه جوانان با توجه به روحیه جوانی، به لجبازی رو میآورند و به عمد ظواهر دینی را نادیده میگیرند. بنابراین، این روش و شیوه دو محصول بیشتر ندارد؛ یا انسانهایی منافق و ریاکار و دورو بار میآورد و یا انسانهایی لجباز و هنجار شکن. آنچه مسلم است نتیجۀ این روش، پرورش انسانهای پارسا نیست. برخورد خشن و نادرست برای برپایی ظواهر دین و عدم توجه به باطن دین، که اخلاق و معنویت و پارسایی است، دین را در جامعه نابود میکند چرا که نفرت ایجاد میکند.
ماه مبارک رمضان است. عالمان دین وظیفه دارند که افراد را به تقوا و پرهیزگاری دعوت کنند. عالمان دین باید مردم را متوجه اخلاق و معنویت گردانند. آنان باید به رعایت حقوق انسانها آگاهی دهند. آنان باید در مقابل بیاخلاقیهایی که در جامعه میبینند، فریاد بزنند. آنان باید برای انسانهایی که بدون هیچ وجه شرعی و قانونی مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند، صدای عدالتخواهیشان بلند شود. اما اگر از عالمان در این زمینهها سکوت ببینیم و تنها برای امری ظاهری، که چه بسا وجه شرعی نیر نداشته باشد، فریادشان بلند شود، باید عمیقا افسوس بخوریم.