جایگاه تحصیل دختران در اسلام (۴)
نویسنده: مهدی مظفری
در بخشهای پیشین این مقاله، با استفاده از آیات قرآن و سخنان پیغمبر اکرم(ص) «جایگاه تحصیل دختران در اسلام» را تبیین نمودیم. با توضیحات و استدلالهای آیات و احادیث مرتبط با علم (در شمارههای قبل ارائه شد) نتیجه میگیریم که از این دو منبع بزرگ معارف اسلامی نه تنها بوی ممنوعیت تحصیل دختران استشمام نمیشود بلکه خداوند حکیم در کتابش (قرآن) و پیامبر خدا بارها و بارها به طرُق مختلف، انسانها (زن و مرد) را به فراگیری دانش فراخوانده است. اگر از تحلیل آیات و احادیث مرتبط با علم، به حکم «واجب بودن» تحصیل علم برای دختران نتوانیم رسید، قطعاً میتوان به حکم مستحب مؤکّد بودن آن دست یافت. علاوه بر این، دلایل دیگری نیز وجود دارد که تحصیل همه انسانها، از جمله دختران را امری ضروری میداند.
تحصیل دانش، پلهای از نردبان کمال
یکی از دلایلی که لازم است جایگاه تحصیل دختران در اسلام مورد بررسی قرار گیرد، مسئله و ادلّه «کمال» است. قبل از اینکه با استفاده از ادلّه کمال جایگاه تحصیل دختران در اسلام را روشن کنیم، لازم است دو نکته را یادآور شویم:
نکته اول: انسان از دو بعد، جسم و روح تشکیل شده است. این دو بُعد مکمل یکدیگرند و وجود یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست. تمام سفارشها و توصیههای سازمانهای الاهیاتی و بشری برای این است که حدّاقل یکی از این دو بُعد انسان را تقویت بخشند. عمل به توصیههای ورزشی منجر به تقویت و سلامت جسم میشود و توصیههای روانشناسی برای این است که روح انسان از خطرات افسردگی، استرس و اضطراب محفوظ بماند. اکثر توصیههای دینی هم برای این است که روح انسان تقویت شود و مراتب کمال را طی کند.
نکته دوم: دین نیز از بدو نزول، هدف خود را هدایت انسان به سوی کمال معرفی کرده است. با این معرفی، روح انسان هدف قرار میگیرد. یعنی تمام توصیهها و سفارشات دین برای این است که روح انسان تقویت شود، تا جایی که به کمال برسد. دینشناسان و عارفان درباره روح هم گفته اند: «روح مرد و زن مساوی است». یعنی هر چیزی که به روح انسان مربوط میشود، برای زن و مرد یکسان است. قرآن کریم زندگی پاکیزه و حیات طیبه را جزای عمل و پاداش هر مرد و زنی میداند که عمل صالح را از روی ایمان و به قصد تقرب به خدا انجام میدهد و میفرماید: «مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗ»(نحل، ۹۷) این آیه و آیات مشابه آن ناظر به این معنی است که روح نسبت به مرد و زن مساوی است چون آن کس که عامل معتقد است، روح است نه زن یا مرد. بنابراین، اکثر توصیهها و امر و نهیهای دین و اوامر دیگری که مربوط به روح میشود، جنسیتبردار نیستند و معمولاً همۀ آن سفارشها متوجه زن و مرد میشود.
حال با در نظرداشت نکات قبل میگوییم: تحصیل علم، پلهای مهم و حیاتی از پلههای نردبان کمال روح انسان است. اگر کسی میخواهد طریق کمال را طی کند (آن هم در این زمانه مدرن)، باید تا جایی که میتواند دانش کسب کند و درک خود را بالا ببرد. دین که انسان را به تقوا و پایبندی به اصول و انجام فروعات امر کرده است، در کنار اینها، انسان را به تحصیل علم نیز فراخوانده است. اگر اسلام، پرهیزگاری و انجام واجبات و ترک محرمات را برای مرد و زن به منظور کامل شدنشان لازم میداند، تحصیل دانش را نیز برای به کمال رسیدن هر دو الزامی میداند.
پس نتیجه این است که تحصیل علم برای به کمال رسیدن انسان یک امر ضروری است. انسانیت انسان و مدارج و مراتب کمال و رشد او به جان و روح او مربوط میشود و آن چه کمال است و به انسانیت انسان مربوط میشود، در آن ذکورت و انوثت شرط نیست. یعنی مرد و زن میتوانند دانش کسب کنند و در هر رشتهای که میخواهند متخصص شوند.