کانون ادبی پر: نبود برنامههای فرهنگی و ادبی حالت اسفبار افغانستان را نشان میدهد
با سقوط حکومت جمهوری افغانستان و روی کارآمدن حکومت سرپرست، وضعیت آموزش و پرورش در افغانستان خراب شده و با وضع محدودیتها، زنان و دختران از آموزش و فعالیتهای ادبی و فرهنگی منع شدند. با این وجود وضعیت شاعران و نویسندگان در افغانستان در هالهی از ابهام بوده و طرد شدن آنان از مراکز فرهنگی و ادبی نگرانکننده است. اکثریت شاعران و نویسندگان افغانستانی با روی کارآمدن این حکومت مجبور به ترک وطن شده و در دیار مهاجرت پناهگرفته است که ضربهی بزرگی برای آموزش زبانهای ملی افغانستان حساب میشود.
وضعیت دانش و آموزش در این دو سال اخیر در افغانستان نگرانکننده بوده، کتابفروشیها و کتابخانهها در حال بستهشدن است. کتابخانههای دانشگاهها تفکیک شده و منابع مطابق با رشتهی تحصیلی دانشجویان در کتابخانهها موجود نیست. البته در دورهی جمهوریت نیز منابع کافی در کتابخانههای دانشگاهها موجود نبود، ولی در شرایط زمانی حال؛ همان منابع محدود نیز بلوکهشده و دانشجویان حق دسترسی به آن را ندارد.
با این وجود شاعران و نویسندگان زن افغانستانی که فعلاً در افغانستان زندگی میکنند، از شرکت در هرگونه برنامههای علمی، فرهنگی، ادبی و… که در انظار عمومی برگزار میشود، منع شده است. آنان اشعار و نوشتههای شان را از طریق فضای مجازی به علاقهمندان شعر و ادب نشر میکنند. در این اواخر سایتها و حسابهای زیادی در فضایی مجازی از آدرس مجموعهها، کانونها، مراکز فرهنگی و ادبی و… آغاز به فعالیت نموده و اشعار و نوشتههای شاعران و نویسندگان را به دست نشر میسپارد. در رابطه به همین موضوع با خانم مژده احمدی مسوول «کانون ادبی پر» مصاحبهی در مورد زنان، شعر، فعالیتهای ادبی و فرهنگی در شرایط کنونی افغانستان، ترتیب دادهایم.
محمدرضا رامز: تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، در نخست برای ما از خودتان بگویید؛ از تحصیلات، فعالیتها اجتماعی و رسانهی، کارکردهای ادبی، و… تان!
خانم احمدی: سلام و درود خدمت شما و خوانندهگان محترم رسانهیتان. مژده احمدی، دانشآموختهی رشته زراعت و دیپلوم در طراحی هستم که با وصف مسوول بودن در خبرگزاری و هفته نامه عقاب، در بنیاد جهانی سبزمنش نیز فعالیت دارم. همچنان علاقه خاصی به ادبیات مخصوصاً شعر دارم که قطعات شعری متعددی از تراوشهای ذهنیام در بنیاد سبزمنش به نشر رسیده است. همچنان یک اثر داستانی تحت عنوان «پروانه» دارم و نیز در محتوای اشعارم توجه جدی به وضعیت زنان شده است.
همچنین نسبت علاقهی که به زبان و ادبیات فارسی دارم؛ کانونی را بنام کانون ادبی پر بنیانگذاری نموده که چتری برای نویسندهگان، شاعران و صلح آفرینان باشد. من باورمند به این هستم که با کار کردن در حوزه حقوق بشر و مخصوصاً زن و رسانه به یکی از مدافعان دارای اندیشه در عرصه احیای دموکراسی و آزادی بیان میباشم.
مؤسس بودن در مرکز نوآوری دریچه و تاسیس شرکت “شاداب طراوت” از جمله دستآوردهای بزرگ من در عرصه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی است. همچنان داوطلبانه در سازمان عفو بینالملل، آیسک افغانستان و جنبش محیط زیستی جمعهها برای برجستهسازی که بیانگر توجه به حقوق بشر، محیطزیست و رهبری جوانان است؛ فعالیت مینمایم. مقالههای علمی و پژوهشی من در تارنماهای مختلف به نشر رسیده و همچنین در حال انجام تحقیقات علمی در بخشهای فرهنگی و حقوق بشری به شکل مستمر هستم.
مدتی را بهحیث شخص فعال رسانهی در خبر گزاری باختر نیز مصروف فعالیت بوده و نقش مهمی در موفقیت رسانه مذکور داشتهام. همچنان در حال حاضر گرداننده تلویزیون « اندیشه افغان» و «جوایز پارسی» در آلمان هستم که هر دو به صورت آنلاین نشرات دارد. در کنار این دو رسانه با رسانههای دیگر نیز در بخشهای متعدد همکاری میکنم.
در این اواخر با تیم speak در شهر برلین آلمان و جنبش محیط زیستی جمعهها در شهر کلن آلمان مصروف همکاری هستم. همچنان بنده معتقد به این هستم که ما باید تلاش کنیم تا برگشت ما رویایی یک وطن آباد را بیآفریند.
محمدرضا رامز: انگیزهی تاسیس کانون ادبی پر چه بوده و در رأس این کانون چه کسانی قرار دارند؟
خانم احمدی: در بیست سال اخیر و دوره جمهوریت همه شاهد فعالیتهای متعددی در زمینههای ادبی، فرهنگی و اجتماعی بودهایم. اما بعد از سقوط حکومت جمهوری و تبعید شدن شاعران، نویسندگان، فعالان فرهنگی و اجتماعی و همچنان کمرنگشدن این برنامهها و دلسردشدن جوانان؛ انگیزهي تاسیس کانون ادبی پر به وجود آمد. به امید این که ما بتوانیم روزنهی امید برای اینگونه فعالیتها و زنده نگهداشتن فرهنگ باشیم. در کنار این نیز خواستیم تا مجرای رشد جوانان در بخشهای مختلف باشیم. کانون ادبی پر متشکل از یک تیم متعهد است که در راستای پیشبرد این کانون زحمت و تلاش به خرج میدهند؛ در راس این کانون “مژده احمدی” قرار دارد. به باور من هیچکاری به تنهایی صورت نمیگیرد و به صراحت میخواهم بیان کنم که “پر” متشکل از یک تیم است و ما به موفقیت یک گروه باورمند هستیم.
محمدرضا رامز: این کانون چی وقت به فعالیت آغاز نموده است؟
خانم احمدی: ما معتقد هستیم همانجایی که چراغ خاموش میشود شمعی باید روشن کرد. بعد از سقوط حکومت جمهوریت و آمدن حکومت سرپرست، کانون ادبی “پر” را ایجاد کردیم که از مدت ایجاد و فعالیت های کانون ادبی پر الی کنون نزدیک به دوسال میشود. اعضای این کانون در افغانستان و آلمان تلاش بر پیشبرد فعالیتهای موثر در این کانون دارند. تا کنون ما توانستهایم با برگزاری صنوف مختلف درسی، برنامهها، سمینارها و… جوانان و بانوان زیادی را از آموزش رایگان بهرهمند بیسازیم. همزمان با ایجاد دورههای کتابخوانی و قصهخوانی برای اطفال در رشد و پرورش کودکان افغانستان نیز سهیم هستیم.
محمدرضا رامز: اهداف و ساحه فعالیت کانون ادبی پر چیست؟
خانم احمدی: ساحه فعالیت این کانون بیشتر در بخشهای فرهنگی، ادبی، اجتماعی و پژوهشی است و همچنین قرار است که در رشد فرهنگ و فعالیتهای مثمر داخل افغانستان و همچنان بیرون مرز موفقانه عمل کند. اهداف کانون ادبی پر ابتدا حمایت از جوانان و رشد استعدادهای آنها بوده و به تعقیب آن کانون ادبی پر ترویجکننده و گسترشدهندهی آموزش است. این کانون میکوشد تا با جمع از فرهنگیان و ادیبا برای ترویج صلح که هدف دور کانون بوده نیز فعالیتهای موثر را انجام دهد. هم اکنون فعال صلح که در کانون ادبی پر حضور دارند نهایت تلاش به خرچ میدهند تا در ترویج صلح شکوفا شده و مایه همدیگر پذیری باشند.
محمدرضا رامز: اعضای برجستهی کانون ادبی پر کیها بوده و با چی دیدگاهی به این کانون پیوسته اند، اعضای مجموعی این کانون چند نفر است؟
خانم احمدی: کانون ادبی پر متشکل از یک گروه بزرگ که در بخشهای مختلف مشغول فعالیت هستند، میباشد. خوشبختانه اعضای برجسته این کانون شامل نویسندگان و شاعران جوان و فعالان اجتماعی؛ کسانی که برای فردای بهتر تلاش میکنند، بوده و با دیدگاه مشترک، رویای مشترک و هدف مشترک کنار هم برای یک فردای روشن کار کرده و مبارزه میکنند. کانون ادبی پر بیشتر از صد عضو رسمی دارد و تعدادی در بخشهای مختلف با ما همکار هستند. همچنان در افغانستان با حضور یک نماینده از کانون در بسیاری از ولایات زمینه حضور بیشتر اعضا را گستردهتر ساخته است.
محمدرضا رامز: وضعیت ادبیات و فرهنگ را در جامعه افغانستان چگونه بررسی میکنید؟
خانم احمدی: بعد از سقوط حکومت جمهوریت، سرزمین ما جمعِ عظیمِ از نخبهها را از دست داد و فرار مغزها باعث نگرانی گسترده شده است. در کنار این وضعیت ادبیات و فرهنگ همچنان تضعیف شده است. نبود انگیزه و وضعیت ناهنجار که اکنون شاهد آن هستیم؛ مردم را به گونهی ناامید ساخته است که ادب و فرهنگ یک درگیری ذهنی نخواهد بود. اینجاست که ما یک ارزش بزرگ را آهسته آهسته از دست خواهیم داد و فراموش خواهیم کرد. نبود برنامهها و فعالیتهای فرهنگی و ادبی، خاموشی این جمع بزرگ، فراموشی روزهای خاص، بستهشدن مراکز آموزشی و کتابخانهها و… حالت اسفبار فرهنگی و زبانی را به صراحت بیان میکند.
محمدرضا رامز: در رابطه به کارهای مثمر این کانون و برنامههای ادبی مستمر کانون برای ما بگویید!
خانم احمدی: کانون ادبی پر مدتیاست که به دلایل متعدد به صورت آنلاین با برگزاری صنوف مختلف آموزشی، ویبنارها، جلسات و سمینارها و… فعالیت میکنند که تعداد زیادی از هموطنان ما توانستند از این فعالیتها مستفید شوند. در کنار این؛ ما تلاش میکنیم تا به صورت حضوری آغاز به فعالیت کنیم که همچنان آغاز شده و تمرکز ما بیشتر روی ذهنیتسازی اطفال و نسل نو است که میخواهیم فضای بهتر آموزشی را برای این نوباوهگان ایجاد کنیم. ما جلسات آموزشی، کتابخوانی و قصهخوانی را به اطفال در مکاتب به پیش خواهیم برد؛ تا انگیزه و راهی باشد برای رشد بیشتر و مثمر در بخش آموزش و پرورش برای نسل فردای افغانستان. همچنان در این وضعیت، چاپ کتاب یکی از اعضای برجستهی کانون ادبی پر، یک دستآورد بزرگ برای این کانون و مردم افغانستان در وضعیت کنونی است که شجاعت این بانو را ستایش میکنیم.
محمدرضا رامز: آیا کانون ادبی پر در قبال فعالیتهای ادبی اعضای خود مسوول است یاخیر؟ و چرا!
خانم احمدی: من معتقد هستم یک گروه در کنار فعالیت و با همی مسوول همدیگر هستند و قطعاً کانون ادبی پر برای فعالیتهای مثمر اقدام نموده است و در تمام فعالیتهای خود حامی همدیگر بوده و خواهند بود.
محمدرضا رامز: با وجود که چند وقت پیش یکی از اعضای برجسته حکومت سرپرست گفته بود. «افغانستان به زبان فارسی نیاز ندارد.»، نظر شما در اینباره چیست و پیام تان برای اهل ادب و قلم چیست؟
خانم احمدی: زبان وسیله افهام و تفهیم بوده و همزمان منحیث هویت و فرهنگ قشر خاص جامعه درخور احترام و ستایش است. ما نه تنها مکلف به حفظ ارزشهای زبانی و هویتی هستیم؛ بلکه احترام به تمامی زبانها، بهخصوص زبانهای ملی کشور الزامی بوده و دلخواه نیست. احترام گذاشتن به زبانِ تکلمِ سایر هم وطنان ما نه تنها زمینه همدیگرپذیری را فراهم میآورد؛ بلکه به تعقیب آن سبب اتحاد و اتفاق ما نیز می شود.
اما با بیارزشی و بیمفهوم جلوهدادن زبان رایج یک کشور؛ خالق بیاتفاقی و کینهتوزی میشویم. هر انسان مجبور به رعایت آداب اجتماعی از جمله پذیرفتن زبان، هویت و فرهنگ دیگران میباشد. این دستآورد اجداد و زحمات بیپیشینهی آنان بدون شک حفظشدنی و قابل رشد است. ما ملزم به رعایت احترام و حفظ حقوق هر شهروند افغانستان هستیم، چه این زبان فارسی باشد و یا زبان دیگری. پیام من برای همه پذیرفتن تفاوت های ماست.
#پایان