مقالات

تعریف سبک  زندگی

سبک عبارت از شیوه و سیاق است که  هر  فرد برای بیان مطلب، نحوه عمل‌کرد در زندگی، طریقه‌ی رسیدن به اهداف خود، و… به  نحو خاص و مشخص بر می‌گزیند.

جهت درک این شیوه‌ی خاص باید با آن‌‌ها تعامل و نشست و برخاست نمود تا اندکی از سبک آن‌ها آشنایی حاصل نمود. از آن‌جایی که هر فرد قاعده‌های خاص را در زندگی خود انتخاب نموده و مطابق همان  اصول و قاعده‌های منتخب، زندگی خویش را پیش می‌برد؛ بر دیگران الزامی است که بر اصول زندگی افراد اطراف خود احترام گذاشته و ملزم به رعایت  وجیبه‌های شخصی آن‌ باشد.

یکی از دلایل عمده‌ی که باعث انتخاب سبک در زندگی افراد می‌شود همان سرمایه‌‌ی مادی است که به  وسیله آن طبقات اجتماعی به وجود می‌آید، اشخاص تمایزگری را بر می‌گزیند و مطابق امیال شان زندگی می‌کنند. رفتار، پندار و کردارشان مطابق خواسته‌‌های شان است چون که  آن‌‌ها با مادیات دست‌داشته‌ي خویش، خود را یک گردن بالاتر از افراد که دارای زندگی معمولی است، حساب می‌کند. این نیز معمول است که مردم در جامعه به سمت اشخاص  با اعتبار و دارای نام رجوع می‌کنند، این رجوع‌کردن مردم به سمت یک شخصِ مشخص؛ وی را در جایگاه بلند اجتماعی قرار می‌دهد که باعث می‌شود نظام طبقاتی در جامعه به وجود آید. در کشورهای جهان سومی انتخاب سبک زندگی افراد وابسته به موارد چون: راه‌های تمویل معیشت، میدان‌های فعالیت اجتماعی، زندگی بورژوایی و زندگی شهری و..  است که تفاوت اندکی با سبک زندگی اشخاصِ کشورهای جهان اولی و جهان دومی دارد. مولفه‌های سبک زندگی باید در دو سطح مطالعه شود  که سطح اول آن شامل دارایی‌ها و سطح دوم آن شامل رفتارها و فعالیت‌های است که افراد با آن تشخیص و تمایز خود را با سایرین نشان می‌دهد. با مطالعه و توجه به این دو سطح می‌توان به تمام نتایح مثبت و منفی سبک زندگی دسترسی پیدا کرد.

دلیل دیگر که  باعث می‌شود یک فرد در زندگی خود سیاق خاص را پیاده کند، داشتن اندیشه و تفکر متمایز از دیگران است که وی با استفاده از اندیشه‌ی خویش به رهبریت اجتماعی یا کارفرمایی می‌رسد که این گزینه نیز به نظام سرمایه‌داری ختم می‌شود. هم‌چنین  عوامل موثر دیگری نیز وجود دارد که در سبک زندگی‌ انسان‌ها نقش اساسی را دارد.

سبک زندگی مجموعه‌ی از ویژگی‌ها و خصوصیاتی است که افراد دارای ویژگی‌های مختلف را از یک‌دیگر متمایز می‌سازد. «جهانِ ویژگی‌هایی که دارندگان آن، موقعیت‌های مختلف از طریق آن‌ها خود را از دیگران متمایز می‌سازند؛ خواه قصد این کار را داشته باشند خواه نداشته باشند.» (بوردیو، ۱۳۹۰: ۳۴۱).

و یا در جای دیگر بوردیو نوشته اند که «سبک‌های زندگی یعنی نظام‌های مختلف ویژگی‌ها که نظام‌های مختلف طبایع و قریحه‌ها در آن به منصه ظهور می‌رسد.» (بوردیو ۰۹۳۱ ۵۵۳).

به بیان برخی نویسندگان سبک زندگی طیفی رفتاری است که اصل انسجام‌بخش بر آن حاکم است و عرصه‌ی از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است، الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست. سبک زندگی محصول انتخاب‌های مردم در میان محدودیت‌های ساختاری‌شان است. (فاضلی ۶۸۳۱ (۹۳)

بوردیو در موضعی دیگر سبک زندگی را به فعالیت‌های نظام‌مند نشأت‌یافته از ذوق و سلیقه فرد که بیشتر جنبه عینی و خارجی دارد و در عین حال به صورت نمادین به فرد هویت می‌بخشد تفسیر کرده است. این مجموع فعالیت‌ها اقشار مختلف اجتماعی را از یک‌دیگر متمایز می‌سازد نظام‌مندی در اعمال به دلیل نظام‌مندی در طرز عمل است… سلیقه یعنی تصرف مادی و نمادین) مقوله معینی از ابژه‌ها یا اعمال طبقه‌بندی شده و طبقه‌بندی کننده ضابطه زاینده سبک زندگی است. سبک زندگی مجموعه متحدی از ترجیحات تمایز بخش است که قصد ابرازگری واحدی را در منطق خاص هر خرده فضای نمادینی مانند مبلمان پوشاک زبان یا حرکات و سکنات بدنی به نمایش گذارد (بوردیو ، ۰۹۳۱: ۵۴۲-۲۴۲)

از تعاریف ارائه شده روشن شد که تلقی بوردیو از سبک زندگی گاه کارکردی است و از آن به جهان ویژگی‌های هویت‌‌بخش و متمایز کننده افراد دارای موقعیت‌های مختلف اجتماعی یاد می‌کند؛ گاه آن را به مجموعه کنش‌ها و رفتارهای برآمده از انتخاب‌های کنش‌گران تفسیر می‌کند گاه آن را نتیجه قابل رؤیتی از ابراز عادت‌ها در قالب نمودهای عینی تلقی کرده و در مواضعی نیز آن را به خاستگاه اصلی‌اش یعنی طبایع و قرایح یا اذواق و سلایق فردی اسناد داده است.

ذوق و سلیقه

ذوق و سلیقه  یکی از عوامل است که همواره انسان‌ها را در تصمیم‌گیری و انجام کارها ترغیب و وسواس می‌نماید. از این‌رو این گزینه  حایز اهمیت خاص در زندگی انسان‌هاست و زندگی‌ انسان‌ها را در بسا موارد دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌کند که از آن جمله می‌توان به انوع سلیقه در پوشش، در خوراک، در انتخاب، در رفتار و… انسان‌ها اشاره نمود. ذوق و سلیقه نیز  عامل ایجاد کننده و فرمول توزیع  دو سر مولد سبک زندگی است،  سلیقه رغبت و ظرفیتی است که یک طبقه خاص از امر طبقه‌بندی‌ شده و فعالیت‌ها و اشیاء طبقه‌بندی شده را به صورت مادی با نمادین به خود اختصاص می‌دهد. سلیقه فرمول مولد سبک زندگی است. بوردیو می‌گوید: سلیقه مجموعه یگانه‌ی از ترجیحات متمایز را در زیادی از هر یک منطق خاص هر زیرفضای نمادین مانند اثاثیه، لباس پوشیدن، زبان و سطح خارجی بدن بیان می‌کند، سلیقه پایه تطابق همه خصائص یک فرد است. اطلاعات بی‌شماری که فرد به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه یعنی بین کسانی در آن سهیم است و به صورت پایان‌ناپذیری یکدیگر را تایید و تصدیق می‌کند.

 «هر فرد سلیقه خود را طبیعی احساس می‌‌کند و این به نفی دیگر سلیقه‌ها به عنوان اموری غیر طبیعی و در نتیجه نادرست منجر می شود» (بوردیو، ۰۹۳۱ ۳۹).

 «سلیقه عامل طبقه‌بندی را تشکیل می‌دهند  و طبقه‌بندی کننده را نیز طبقه‌بندی می‌کند» (بوردیو (۰۹۳۱ (۹۲)

«سلیقه همان فرهنگ طبقاتی است که به طبع و سرشت مبدل شده یعنی جسمیت یافته است.» (بوردیو (۰۹۳۱ (۳۶۲)

بوردیو ذوق و سلیقه را در ارتباط با قوانین خاص هر میدان عادت‌واردها و سرمایه‌های گوناگون تحلیل می‌کند. از دید وی ذوق و سلیقه به نوبه خود، نظام طبقه‌بندیی حاصل از شرطی شدن هاست. به بیان دیگر سلیقه هرکس ملازم با وضعیت اجتماعی او است که در ساختار میدان‌های مختلف جای‌گاه و موقعیت مشخصی دارد و در رابطه با سرمایه عینیت یافته و حکم می‌راند. نظام طبقه‌بندی درونی شده اقلامی هستند که سلیقه‌ها را قادر می‌سازند تا خود را مشخص و محقق سازند و به این ترتیب سلیقه‌ها را تعریف می‌کنند. «سلیقه چیزی است که اشیا و اشخاصی را که همیشه در کنار یکدیگرند کنار هم قرار می دهد.» (بوردیو، ۹۳۱)

حجم و ترکیب سرمایه

همان‌طور که زندگی انسان‌ها وابسته به سرمایه و مواد تمویلی برای ادامه حیات دارد، این گزینه در ساختار و نوع رفتار انسان‌ها نیز تاثیرات خود را می‌گذارد و انسان‌ها را بیش از هرگزینه‌ی دیگری متحول می‌کند.

از آن‌جایی که سرمایه و دارایی بی‌نهایت تاثیرگذاری را روی زندگی افراد دارد، انسان‌ها بیشتر از هرگزینه‌ی دیگری با این متحول شده و سبک زندگی مشخصی را بر می‌گزیند که وابسته به سرمایه بوده و مطابق داشته‌های مادی خود، عمل‌کرد خود را در خانواده و عمل‌کرد خود و خانواده‌ی خود را  در اجتماع تنظیم می‌کند که با کوچک‌ترین حرکتی چنین اشخاص، دیگر اعضای جامعه برداشت خود  را از زندگی و سبک زندگی آن‌ها به ذهن‌شان یادآور می‌شود. کمیت و کیفیت سرمایه در چگونگی مصرف رغبت ذوق و سلیقه و انتخاب سبک زندگی مؤثر است. ذوق و سلیقه نیز با سرمایه پیوندی تنگاتنگ دارد؛ یعنی ذوق و سلیقه هم جزء سرمایه محسوب می‌شود و هم سرمایه‌ها بر مبنای آن مبادله می‌شوند. از دید بوردیو فضای اجتماعی به وسیله دو اصل و قاعده متمایز و متداخل یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سامان داده می‌شود. نحوه توزیع این دو سرمایه مشخص‌کننده و معرف جریان‌های مخالفی است که خطوط اصلی شکاف و تضاد را در جوامع پیش‌رفته مستحکم کرده و از آن حمایت می‌کنند. در اولین تقسیم بندی که شکلی عمودی دارد کنش‌‌گرانی که مقادیر زیادی از هر یک از سرمایه‌ها را در اختیار دارند، طبقه فرادست در تقابل با کنش‌گرانی که تقریباً از همه سرمایه‌ها محرومند، یعنی طبقه فرودست قرار می‌گیرند. دومین تقابل که شکلی افقی دارد در بین طبقه فرادست یعنی بین کسانی که سرمایه اقتصادی زیاد ولی دارایی‌های فرهنگی کمی دارد مانند صاحبان و مدیران بخش‌های اقتصادی که فرادستان طبقه فرادست را تشکیل می‌دهند با کسانی که سرمایه آن‌‌ها عمدتاً فرهنگی است مانند: روشن‌فکران و هنرمندان که فرودستان طبقه فرادست را تشکیل می‌دهند بروز می‌کند. تک تک افراد و خانواده‌ها پیوسته در تلاشند تا از طریق دنبال‌کردن راه‌بردهای تبدیل باز که در آن گونه‌ی خاصی از سرمایه با گونه‌ی دیگری مبادله یا به آن تبدیل می‌گردد؛ جایگاه خویش را در فضای اجتماعی حفظ کرده یا بهبود بخشند. «میزان و نرخ تبدیل انواع و گونه‌های خاص سرمایه که به وسیله ساز و کارهای نمادی مانند نظام آموزشی و مدرسه‌ی بازار کار و قوانین ارث‌بری تعیین می‌شود، یکی از نشانه‌های اصلی کشاکش‌های اجتماعی است؛ زیرا هر طبقه یا بخش‌‌های هر طبقه به واسطه بیشترین بهره‌مندی از سرمایه‌ی خاص در پی تحمیل سلسله مراتب مربوط به آن بر می‌آید.» (استونز : ۹۳۳-۰۴۳)

عادت‌واره

نظریه‌پرداز سبک‌شناسی زندگی، بوردیو سبک‌های زندگی را محصول عادت وارد می‌داند و به لحاظ شناختی نیز درک و شناخت سبک‌های زندگی را به درک روابط متقابل آن‌ها با نظام‌های عادت‌واره منوط کرده است. سبک‌های زندگی محصولات سیستماتیک عادت‌واره هستند که در روابط متقابل‌شان و به کمک شاکله‌های عادت‌واره درک می شوند و به نظام‌های نشانه‌ی تبدیل می‌شوند و به صورت اجتماعی مورد ارزیابی و قضاوت قرار می‌گیرند. مانند: «ممتاز»، «کوچه بازاری» و غیره دیالکتیک.

«شرایط و عادت‌واره اکسیری است که توزیع سرمایه و طرازنامه رابطه‌ی قدرت را به نظام تفاوت‌ها و ویژگی‌های متمایز تبدیل می‌کند؛ یعنی به توزیع سرمایه نمادین و سرمایه مشروعی که حقیقت عینی‌اش به درستی شناخته نمی‌شود.» (بوردیو ۲۴۲:۰۹۳۱)

 از این رو عادت واره عامل درونی و ذهنی است که بر تصمیم ترجیح و کنش عامل در میدان‌های مختلف اجتماعی در راستای انتخاب سبک زندگی خاص می‌کند.

سرچشمه‌ها:

  • استونز. بریده متن موجودی در شبکه‌های اجتماعی – ۵۹کلمه.
  • بوردیو، پی‌یر. (۱۳۹۰). تمایز؛ نقد اجتماعی قضاوت‌های ذوقی. مترجم: حسن چاوشیان.
  • فاضلی، محمد. (۱۳۸۶). مصرف و سبک زندگی. قم: انتشارات صبح صادق.
  • نجفی، حبیب‌الله. (۱۳۹۵). فصل‌نامه فرهنگی، ادبی و هنری ادبیات معاصر.

نویسنده: محمدرضا رامز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا