حمیرا نکهت مهره شناخته شدهي ادبیات فارسی در غربت
دکتر حمیرا نکهت دستگیرزاده از شاعران زن افغانستان، زادهي سال ۱۳۳۹ خورشیدی شهرکابل است که در بخش منظوم ادبیات فارسی طبع آزمایی نموده است. وی در خانواده ادبدوست و فرهنگپرور پا به هستی گذاشته و گامهای اولیهی طبعآزمایی شعری را از والدین خویش «عزیزه خدیجه فیضی و دگروال غلامدستگیر مجیدی» آموخته است.
حمیرا نکهت؛ همواره با وظایف پدر در گردش ولایتی به سر برده، دورهی آموزش خویش را در کابل، گردیز و هرات سپری نموده است. سرانجام از لیسه زرغونه کابل به درجه اعلی سند پایانِ آموزش دوره بلکوریا خویش را بهدست آورده است. او با توجه به علایق شخصی تحصیلی وارد دانشگاه کابل شده و در سال ۱۳۶۱ خورشیدی از رشتهی دیپلوماسی دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل به اخذ سند درجه کارشناسی نایل گردید. وی با گرایش که به شعر فارسی داشت، بر آن شد که تحصیلات دکترای خویش را در یکی از کشورهای اروپایی بخواند. وی برای زراندوزی اندیشهوی وارد کشور بلغاریا شده، دوباره به میز متعلمی نشسته و سرانجام رسالهی دکترای خویش را زیر عنوان « ژانرهای شعر فارسی از آغاز تا امروز» تحت نظر پروفیسور دکتر نیکولا گیورگییف استاد دانشگاه صوفیه، پایتخت بلغاریا نوشت.
حمیرا نکهت؛ رسالت خویش را در قبال زبان و ادبیات فارسی به درستی انجام داده و از خود آثار متمرکز و متعارف براحوال اجتماع بهجا گذاشته است. وی با اینکه در رشتهی دیپلوماسی تحصیلکرده بود، زبان و ادبیات فارسی را نیز به خوبی دانسته، پاس داشته و اشعار زیبایی را تقدیم جامعه ادبی افغانستان نموده است. فعالیتهای ادبی وی همواره چشمنواز و دیدگاه وی در ادبیات فارسی و پاسداری از این زبان قابل قدر است. محتوا و مضمون اشعار وی بیشتر درد و رنج ملت را به تصویر کشیده و از ناهنجاریهای اجتماعی و برعلاوهی بیتدبیری سیاستمداران در قبال مردم سخن میگویند. ناگفته نباید گذاشت که شاعر نامبرده هنرنمایی خوبی را نیز در مضامین عاشقانه داشته تا جای که میتوان گفت: «عشق و صدا» شبیه آب در تن رود پیوسته و باهم راه میروند:
تنها منم که آتش فریاد در گلو
آواز میدهم
تا عشق ره به کوچه و پس کوچه وا کند
مصلح سلجوقی، شاعر و منتقد ادبی افغان مقیم هامبورگ نیز در مکثی بر فرازهای شعر بانو نکهت دستگیرزاده مینویسد: «روند اصولی و فراگیری درد عشق چنان بوده كه عشق، دفترهای را ساخته و پرداخته است. شاعر خود را از آن بیخبر میداند. اما اینجا شعر آگاهانه به مهمانی عشق رفته است. شاعران خود را مديون عشقی میدانند كه بر پيكرهی احساس شان چون موجی خروشان كوبيده که دفتری از آن سر برآورده است. آتش فروزندهی عشق در ميدان ادب شاعر را چنان به عشق نزدیک میسازد که كلام خويش را به مهماني عشق ميفرستد و بر ديگران مژده میدهد كه های بدانيد! دفتر شعرم از بی واژهگي برون خواهد آمد؛ چرا كه به مهمانی عشق خواهد رفت.»
وی در اواخر عمر دچار بیماری سرطان شده و چندین سال را با این مریضی کلنجار رفت. وی از وضعیت رقتبار بیماری خویش گلایهها دارد که زخمهای آن بیماری در شعرهای این بانوی شاعر هر ازگاهی تجلی نموده است.
نمونه سخن:
آه هالندی
… زن یا مرد
یا همجنسگرای با اعتماد به نفس!
رگم را از خون پر کردی
دلم را از اندوه خالی کن
آه مباد خون جهان سومیها را
با ویروس ترس و مرگ و مهاجرت
به من داده باشی!
حمیرا نکهت دستگیرزاده، چند روز قبل از وفاتشان با نشر تصویری از خود و فرزندش نوشتهاند: «مادرانه به بيماری نگریستن، یعنی این که از خدا بخواهی فرزندانت حرفهای داکتران را نشنیده و یا نفهمیده باشند. خود را به در شوخی و سرزندگی و دلشادی بزنی که یعنی خیلی خوبم. پسرم هژیر اما حرفهای داکتران را هم شنیده بود و هم فهمیده بود. اما مردانه خاموش بود.»
شعرهای این شاعر زبردست به سادهگی مخاطب را به یاد روزگاری میاندازد که تمام دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دامنگیر کشور بوده و سرخط خبرها بوی ناملایم میدادند. با این وجود با تمام فراز و فرود که در جامعه افغانستان حاکم بود؛ باز هم این شاعر گرانارج پیوند آرزو و امید را رها نمیکند و مخاطبان را به روزهای خوبی خواهند آمد به صبوری دعوت میکند.
حمیرا نگهت، با زندگی پر از فراز و نشیب که داشت، سرانجام در ۱۴ سنبله سال ۱۳۹۹ خورشیدی دار فانی را وداع گفته و آرام و بیصدا به سوی معبود یکتا شتافت.
دکتر عاصف حسینی، شاعر و منتقد نامدار ادبیات معاصر افغانستان در رخنامهی یادی از این شاعر نموده و نگاشتهاند: «شاعر به عنوان آفرینشگر، اگرچه واژگانش غالباً پیامآور زندگی است، اما در عمیقترین لایههای حس و اندیشه، شعرش برخاسته از فلسفهی است که بین ازل و ابد نوسان میکند. مرگاندیشی در شعر و حکمت پارسی حرف تازهی نیست و ریشه آن حتا به نخستین شعرها میرسد. حمیرا نکهت که سالیان اخیر با بیماری مبارزه میکرد، بیش از هر زمانی گویا به ازل و ابد، و زندگی در میانه آن واقف بود. شعرهای حمیرا روان و برخاسته از چنین اندیشهی بوده است.»
آثار حمیرا نگهت دستگیرزاده
۱. شط آبی رهایی – انجمن نویسندگان افغانستان، سال ۱۳۹۶، کابل
۲. غزل غریب غربت – مرکز تعاون أفغانستان، ۲۰۰۳، کابل
۳. به دور آتش و دریغ – انجمن قلم افغان ها، ۲۰۰۹، سویدن
۴. آفتاب آواره – هالند، ۲۰۱۱
۵. هیچ نتوان گفت در ۵۰ سال، هالند، ۲۰۱۱
۶. کوچه های روشن ماه هالند – ۲۰۱۲
۷. تلخ در آتش، چاپ اول هرات، ۲۰۱۳
۸. تلخ در آتش، چاپ دوم هالند، ۲۰۱۴
۹. از سپیده لبریز ،چاپ اول هرات، ۲۰۱۳
۱۰. از سپیده لبریز، چاپ دوم هالند، ۲۰۱۴
۱۱. از پوست تا پوستر، چاپ اول، هرات، ۲۰۱۳
۱۲. از پوست تا پوستر، چاپ دوم، هالند، ۲۰۱۴
۱۳. پرواره های پندار، هالند، ۲۰۱۴
۱۴. الفبای سلطه ، هرات ۲۰۲۰
جوایز ادبی
۱. جایزه شعر زنان
۲. جایزه شعر انجمن ناصر خسرو بلخی
۳. نشان آزادی و جایزه شعر جوان.
نویسنده: محمدرضا رامز