زن و ادبیات

خالده فروغ  و تبحر در دوسویی ادبیات

خالده فروغ از شاعران و نویسنده‌های زنِ سرشناس و نام‌آشنایی افغانستان است که همواره بدون خسته‌گی در راستای خلقِ آثار ادبی و غنامندی ادبیات قلم می‌زند. وی در سال ۱۳۵۱ خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشوده و سایه‌ي مهرآگین وی  بر ادبیات فارسی گسترانیده شد. 

خالده فروغ، آموزش ابتدایی و متوسطه خویش را در لیسه‌ی مریم خواند و راهی دانشگاه شد. از دانشکده‌ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کابل؛ سند کارشناسی گرفت. پس از ختم تحصیل، در رادیو افغانستان در بخش هنر و ادبیات مشغول کار شد. وی با قوه‌ي ادراک و ظرفیت‌ کاری که داشت مدتی بعد به عنوان مسوول ادبی رسانه نام‌برده برگزیده شد.

با شروع جنگ‌های داخلی و شکل‌گیری مقاومت در افغانستان خالده فروغ راهی دیار مهاجرت شده و در کشور پاکستان رحل اقامت گزید. زمانه و شرایط نابسامان افغانستان بهانه‌ي خوبی برای قلم‌زنی و فریاد آوازهای بغض‌شده در گلو، به دست شاعران و نویسنده‌گان داد که خالده فروغ نیز از این برهه‌زمانی بهره جسته و اشعار مقاومتی خویش را به سُرایش گرفت. وی در آن زمان به عنوان مدیر مسوول مجله صدف ایفای وظیفه می‌نمود.

فروغ، با فروپاشی حکومت داخلی افغانستان و مداخله‌ی بیگانه‌گان مخصوصاً ایالات متحده آمریکا در امور حکومت‌داری افغانستان؛ به کشور برگشته و به سِمَّت آموزگار در رشته‌ي زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کابل  مشغول تدریس شد. وی سوای آن‌ که استاد دانشگاه بود، برنامه‌ی فرهنگی-ادبی را تحت عنوان «کاخ بلند دُرِ دری» در تلویزیون طلوع نیز گرداننده‌گی می‌کرد.

فروغ از شمار شاعرانی زن معاصر افغانستانی است که باگونه‌ها و سبک‌های ادبی گوناگونی شعر فارسی، طبع‌آزمایی می‌کند. او از شمار شاعران امروز افغانستان است که هم به گونه‌ي نیمایی شعر می‌سُراید و هم به‌گونه‌ي سنتی. سبک برگزیده‌ی شعری خالده فروغ، غزل است که وی در سُرایش ابیات غزل‌های خویش بیشتر به اسطوره‌ها و شخصیت‌های تاریخی با استفاده از بحرهای عروضی نامتداول تراوشِ خامه می‌چَکاند. با این وجود خالده فروغ دوگانه‌گی سُرایش (زنانه و مردانه) در ادبیات و شعر را رد نموده و نقد می‌کند: «جنسیت شاعر نمی‌تواند تأثیری بر احساسات و عواطف شاعرانه داشته باشد.»

نکته‌ی بارزی که خالده فروغ را از دیگر اُدیبّا متمایز می‌سازد، علاوه‌ی طبع منظوم، تبحر وی در ادبیات داستانی است. وی ادبیات داستانی را به خوبی دانسته و استفاده از انواع نثر در آثار وی ملموس است که ثمره‌ی این بارزیتِ آشکار؛ کتاب‌های رمان‌ وی است.

وی در اشعار خویش بیشتر گرایش مردانه و در غزل پیرو واصف باختری شاعر معاصر افغانستانی است. منتقدانی چون: محمدکاظم کاظمی و محبوبه ابراهیمی؛‌ معتقدند که احساسات مردانه نسبت به احساسات زنانه در اشعار وی بیشتر تلاطم و گداز دارد.

خالده فروغ در نوشته‌های  خویش یک انسان تعاد‌ل‌گرا و میهن‌دوست جلوه می‌نماید، او که مدتی را دور از وطن در سایه‌ی سیاهی مهاجرت زندگی‌کرده‌ است، همواره از غمِ غریبِ غربت گلایه دارد. «سال‌هاست که سلطه‌جویان قدرت سرزمینم، فریفته و خشونت در این خطه بیداد می‌کند. پرنده‌گان اندوه در آسمانش به پرواز در آمده و صدایی آشفته‌گی و ذلّت از هر گوشه‌ی آن به گوش می‌رسد. آروزی صلح، آرامش و به‌زیستی برای هم‌میهن‌های خویش متمنی‌ام.»

خالده فروغ در این اواخر عضو انجمن ادبی قلم بود که همواره برای غنامندی ادبیات با دوستان و هم‌کاران ادب‌ارجِ شان زحمت کشیده و آثار ادبی قابل ملاحظه‌ی را از آدرس این انجمن به اقبال چاپ رسانده است. با سقوط دولت جهموری اسلامی افغانستان و روی‌کار آمدن حکومت فعلی؛ وی دوباره راه مهاجرت را در پیش گرفته و راهی کشور ناروی شد.

از خالده فروغ آثار ادبی منظوم و منثور ( زنی که زندگی پس‌انداز می‌کرد، سرنوشت دست‌های نسل فانوس، مریم مقدس بودنت یک جو نمی‌ارزد،‌ زمان پایان‌ناپذیری‌ست گورستان، پنجره‌یی بر فصل صاعقه، کوچه‌های خالی دنیا، همیشه پنجِ عصر، عبور از قرن هابیل، فردای من اتفاق می‌افتد در دیروز، در خیابان‌های خواب و خاطره، قیام میترا و راهِ‌ ناکجا ) در داخل و خارج از کشور اقبال چاپ یافته‌اند که برخی آثار وی به زبان‌های زنده‌ي جهان ( فرانسوی، انگلیسی و ناروژی)‌ برگردان شده که در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

نمونه کلام:

دختران! شبانه‌های بی‌امید

دختران شکست‌های بی‌صدا

ای چراغ‌های آسمان سوخته

با من از سپیده‌های گم‌شده

عشق سرکنید

دختران! اساس‌نامه‌های تان

شام‌نامه‌ی عداوت است

این‌ چنین اگر غروب چشم‌های تان ادامه یافت

این‌ چنین اگر وفای‌تان به جوی‌های کوچک حقیر

پوست داد

این چنین اگر یقین‌تان سیاه‌ ماند

سنگ‌فرش می‌شوید.

(سرنوشت دست‌های نسل فانوس. فروغ؛ ۱۳۷۹)

گردآورنده: محمدرضا رامز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا